ثبت پهپادهای غیرنظامی الزامی شد.
بهمن ۲۶, ۱۴۰۲

ظرفیت‌های کشاورزی دیجیتال برای آینده

با روند کنونی افزایش جمعیت، انتظار می‌رود تا سال ۱۴۳۰ جمعیت جهان به بیش از ۹میلیارد و ۶۰۰میلیون نفر برسد. بنا به گزارش سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، برای تامین مواد غذایی این جمعیت، تولید در بخش کشاورزی باید ۷۰ درصد بیشتر از مقدار کنونی باشد. از طرفی به دلیل شرایط اقلیمی و کاهش منابع آب و خاک، این افزایش ۷۰ درصدی باید تنها با ۵ درصد افزایش در استفاده از زمین محقق شود. این به معنی افزایش یک میلیارد تنی در تولید گندم، برنج و سایر غلات و ۲۰۰ میلیون تن دام بیشتر در همان میزان از زمین‌های تحت بهره‌برداری است. همزمان با این تشدید تقاضا، مشکلات زیست‌محیطی و فشار سازمان‌‌های بین‌المللی و کشورها بر صنایع مختلف، چالش‌های جدیدی برای صنعت کشاورزی ایجاد کرده‌اند. انقلاب صنعتی چهارم در بخش کشاورزی (کشاورزی ۴) راه‌حل‌هایی بهینه برای توسعه پایدار در کشاورزی جهان تعریف می‌کند.

منظور از کشاورزی دیجیتال یا انقلاب در صنعت کشاورزی یک تغییر بنیادی و سریع در نحوه بهره‌گیری انسان از زمین، آب و حیوانات اهلی است. اولین انقلاب کشاورزی در حدود ۱۰هزار سال پیش رخ داد؛ جایی که انسان‌ها از رویکرد محض شکار به کشاورزی و تشکیل جوامع کوچک در مزارع روی آوردند. دومین انقلاب بسیار دیرتر و در اواسط قرن‌های هفدهم تا نوزدهم میلادی اتفاق افتاد. در این تحول بنیادی، افزایش نیروی انسانی باعث افزایش حجم تولید شد. همچنین، تکنیک‌های شخم‌زنی، پرورش انتخابی حیوانات، بهبود در حمل‌ونقل و زهکشی زمین‌ها شاخص‌ترین اهرم‌های دومین انقلاب کشاورزی (کشاورزی ۲) بودند. سومین انقلاب کشاورزی در حدود سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰، در حضور کشفیات متناظر با کودهای شیمیایی، شیوه‌های آبیاری، مکانیزاسیون و توسعه محصولات جدید به وقوع پیوست. کشاورزی ۴ اما متفاوت از بقیه انقلاب‌ها، با محوریت دیجیتالی‌شدن ابزار مورداستفاده در صنعت کشاورزی، شیوه‌های برداشت اطلاعات و استنتاج آن‌ها و تغییر و تعریف محصولات کشاورزی اتفاق می‌افتد.

تحول حاصل از کشاورزی دیجیتال

یکی از اصلی‌ترین مولفه‌های کشاورزی دیجیتال، زراعت دقیق و هوشمند است. پیش از آن انسان سال‌ها با آزمون و خطا به بررسی وضعیت خاک، آب‌وهوا و شیو‌ه‌های کشت پرداخته بودند. ابزارهای دیجیتال کشاورزان را قادر کرد تا به‌دقت اندازه‌گیری و نقشه‌برداری کرده و فرایندها را مدیریت کنند؛ درنتیجه، همزمان با کاهش هزینه‌های تولید، کشاورزان می‌توانند بهره‌وری فعالیت‌های زراعتی خود را بالا ببرند.
در سال‌های اخیر، فناوری‌های جدیدی برای تجزیه‌وتحلیل دقیق اسیدیته خاک، سطح مواد مغذی و عملکرد تاریخی آن و تغییرات آب‌وهوایی در منطقه کشت معرفی شده‌اند. از تراکتورهای مجهز به جی‌پی‌اس و پهپادهایی که حامل حسگرهای چند طیفی هستند تا دستگاه‌های شبکه اینترنت اشیا (IoT) که بر وضعیت محصولات نظارت لحظه‌ای دارند، امروزه فناوری‌های دیجیتال به ابزارهایی حیاتی در کشاورزی مدرن تبدیل‌شده‌اند.
فعالیت این دستگاه‌های دیجیتال به تولید کلان‌ داده‌هایی می‌انجامد که تحلیل آن‌ها کانون ارتقای بهره‌وری و آغاز مسیر تحقق اهداف صنعت ۴ در بخش کشاورزی است. محصول این تحلیل‌ها، افزایش محصولات، بهبود سودآوری مزارع و کمک به توسعه پایدار مزارع است.
بر اساس گزارش AgFunder، تنها در سال ۱۳۹۴، بیشتر از چهار میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار روی فناوری‌های کشاورزی سرمایه‌گذاری شده است. بخش اعظم این سرمایه‌گذاری‌ها صرف توسعه نرم‌افزارها و فناوری‌های مرتبط با کشاورزی دیجیتال شده است؛ ترکیبی از داده‌ها و الگوریتم‌هایی که تحلیل وضعیت و تصمیم‌گیری بهینه در بخش کشاورزی را تسهیل می‌کنند.

تحول در زنجیره ارزش صنعت کشاورزی

کشاورزی دیجیتال فقط در زراعت دقیق خلاصه نمی‌شود؛ تحول دیجیتال تمام اجزای زنجیره ارزش صنعت کشاورزی را متحول می‌کند. از منابع کشاورزی (مانند زمین‌ها و منابع آبی) تا اندازه‌گیری تقاضا و توزیع محصولات به مشتریان، تحول دیجیتال به معنی تحول در تمام شیوه‌های تصمیم‌گیری و اجرایی است.
با دیجیتالی‌ شدن صنعت کشاورزی، نفوذ فناوری به تمام اجزای آن اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. تحول فقط منوط به رفتار و ابزارهای مورداستفاده تولیدکنندگان نیست، بلکه شیوه‌های بازاریابی، قیمت و نحوه فروش محصولات شرکت‌های عرضه‌کننده بذر و کودهای شیمیایی نیز تغییر می‌کنند؛ داده‌های دقیق‌تر امکان برنامه‌ریزی کاراتر، حمل‌ونقل بهینه و درک عمیق‌تر نیازهای کلیدی مشتریان را فراهم می‌کنند.
به‌ویژه، تحول در مدیریت داده، اهرم قدرتمندی در کاهش هدر رفت محصولات غذایی است. طبق گزارش فائو، هرسال یک‌سوم مواد غذایی تولیدشده برای مصارف انسانی، یعنی چیزی حدود یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تن هدر می‌رود. افزایش شیوه‌های هوشمند در انبارداری و توزیع مواد غذایی، گام موثری در کاهش این حجم عظیم در اتلاف منابع حیاتی است.
بطورکلی، هرچه داده‌های بیشتری از کانال کشاورزی دیجیتال حاصل شود، استراتژی‌های کسب‌وکار، طراحی محصول، ترجیحات مشتریان و ساختار سازمان‌های فعال در بخش کشاورزی بیشتر متحول می‌شود. این تحول از جنس بهره‌وری بیشتر و برای برآورده کردن نیاز جمعیت در حال رشد زمین است.

چالش‌های پیش رو در کشاورزی دیجیتال

در کنار فواید کشاورزی دیجیتال، چالش‌های قابل‌توجهی نیز ظهور کرده‌اند. برای مثال، پیچیدگی نرم‌افزارها، نگرانی‌های متناظر با حملات سایبری، تنوع زیاد در داده‌ها و مفاهیم مرتبط با آن‌ها و نبود دید روشنی از چگونگی بازگشت سرمایه (به دلایلی مثل تغییرات آب‌وهوایی و قواعد مرتبط با تغییرات اقلیمی)، چالش‌های قابل‌توجهی برای تحقق هرچه‌ بهترِ کشاورزی ۴ هستند.
جمع‌آوری و استانداردسازی داده‌ها یکی از اصلی‌ترین مسائل است. در حال حاضر، کشاورزان تمایل چندانی به اشتراک‌گذاری داده‌های خود ندارند. بنابراین، سازگاری‌ آن‌ها و فعالیت‌هایشان با شیوه‌های دیجیتال سخت‌تر است و دیرتر اتفاق می‌افتد.
یک گام موثر در افزایش اعتماد کشاورزان و پذیرش تحول دیجیتال از سوی آنها، همراهی سازمان‌های فعال در زنجیره ارزش کشاورزی است؛ مانند تولیدکنندگان بذر و کودهای شیمیایی. این سازمان‌ها ارتباطات بزرگ و ریشه‌داری با کشاورزان دارند و شفاف‌سازی، همراه با اتخاذ ابزارهای دیجیتال از جانب آن‌ها، کمک شایانی به پذیرش فناوری‌های مختلف از جانب کشاورزان می‌کند.
راهکار دیگر، ایجاد یک سازمان بی‌طرف است که داده‌ها را از تمام اجزای زنجیره ارزش جمع‌آوری کند و به‌ نفع تمام اعضا به کار گیرد. بطورکلی، فرایند جمع‌آوری و استفاده از داده‌ها باید هرچه سریع‌تر و در مقیاس‌های بزرگ اتفاق بیفتد. مهم‌تر اینکه، جمع‌آوری و تحلیل داده نباید فردی و محدود به جامعه‌ای کوچک باشد؛ برای تامین نیاز ملی و جهانی، باید تمام بازیگران شبکه کشاورزی به تحول در جریان اعتماد کنند.

کمک به توسعه پایدار در بخش کشاورزی

همزمان با رشد جمعیت، بخش‌ کشاورزی نیز باید رشدی انقلابی، نسبت به وضعیت کنونی در تولید و عرضه را تجربه کند. بخصوص برای کشورهای در حال توسعه و توسعه‌نیافته، تحول دیجیتال فرصتی برای بهره‌برداری بیشتر از ظرفیت این کشورها در صنعت کشاورزی و شیوه‌های مدرن در زراعت است.
شبکه زیرساخت‌های ضعیف و سرمایه‌گذاری اندک در تحول دیجیتال، اصلی‌ترین مشکلات برای ورود راهکارهای فناورانه به صنعت کشاورزی در کشورهای درحال‌توسعه هستند. در برخی از این کشورها، بیشتر از ۵۰ درصد جمعیت کشور کشاورز هستند؛ بنابراین بهبود در صنعت کشاورزی متناظر با بهبود در زندگی عمده مردم آن کشور است. توسعه پایدار در بخش کشاورزی یک گام به سمت افزایش محصولات کشاورزی در این کشورها و چند گام به سمت ارتقای قدرت اقتصادی آن‌هاست. همچنین، کشاورزی سنتی در کنار سختی کار بیشتر، زمان تفریح و استراحت کمتری را برای جامعه کشاورزی به‌جا می‌گذارد. هوشمندسازی این صنعت، تاثیر مستقیمی بر افزایش زمان فراغت و بهبود سلامت جسمی و روانی کشاورزان دارد.
در بسیاری از کشورها هزینه‌های خانوار در تامین مواد غذایی، بیشتر از ۷۰ درصد درآمد آن‌ها را به خود اختصاص می‌دهد. افزایش برداشت محصولات و بهینگی در زنجیره توزیع آن‌ها، هدف کشاورزی ۴ برای کاهش هزینه‌ها و بهبود وضع زندگی شهروندان است.
اگر کشاورزان انطباق بهتر و سریع‌تری با فناوری‌های مرتبط داشته باشند و به دیجیتالی‌ شدن اجزای زنجیره ارزش خود اعتماد کنند در نهایت، بخش کشاورزی می‌تواند به تقاضای فزاینده جهان برای تامین غذای جمعت آن‌ پاسخ دهد،. به‌ویژه، سازمان‌های تصمیم‌گیرنده و بازیگران اصلی بازار محصولات کشاورزی، پررنگ‌ترین نقش را در ایجاد این اکوسیستم نوین و فناوری محور دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *